عامل اضطراب
حسادت :
حسد عبارت است از تحريك و برانگيخته شدن قوه شهواني و خواهشهاي نفس براي زوال مال و حال نيكوي شخصي ، كه شدت و قوت و ادامه آن بستگي به حال محسود دارد .
امام خميني (ره) حسد را اينگونه تعريف كرده است :
« حسد » حالتي است نفساني كه صاحب آن آرزو مي كند سلب كمال و نعمتي متوهم را از غير چه آن نعمت را خود داشته باشد يا نه ، چه بخواهد آن نعمت به خودش برسد يا نه ، به اينكه گفتيم كمال با نعمت متوهم ؛ زيرا كه لازم نيست آن چيزي را كه حسود ميل زوال آن را دارد ، كمال يا نعمت باشد في نفسه ؛ و چه بسا چيزهايي كه في نفسه از نقايص انسانيه و كمالات حيوانيه است و حسود چون در حد حيوان است آن را كمال مي داند و زوال آنرا مي طلبد . مثلا در بين مردم كه خونريزي را هنر دانند ! و اگر كسي چنين باشد به او حسد ورزند يا بذله گويي و هرزه سرايي را كمال دانند و به آن حسد كنند ، پس ميزان ، توهم كمال است و گمان نعمت ؛ نه خود آنها . مقصود آن است كه شخص در غير نعمتي ديد واقعاً چه نعمت باشد چه نباشد و زوال آن را مايل بود ؛ چنين شخصي را حسود گويد .
حسود از ديدن نعمت ديگران هموراه رنج مي شكد . ساعتي خوش و آرام براي او وجود ندارد . همانطور كه نعمت هاي الهي پاياني ندارد ؛ غم و غصه هاي حسود نيز پايان ندارد .
حسود همواره در اضطراب سوز و گداز و غم و غصه به سر مي برد . آتش به درون افتادن شايد سخت تر از به درون آتش افتادن است
منبع :بررسی مشکالت روانی ، سید مجتبی موسوی لاری ، ص99